_عروسک خانوم من_

p119

وانین: الو سلام(گذاشت رو بلندگو)
کوک: به ا.ت بگو الان برگرده وقت مسابقس
وانین: اما ارباب ما تازه آمدیم بیرون
کوک: میدونم ولی امیلیا و تهیونگ اینجا منتظر تماشای مسابقن

ا.ت که از اونور صدای کوک رو شنید زمزمه کرد
ا.ت: بگو باشه الان میایم

وانین: باشه پس ما الان میایم
کوک گوشی رو قطع کرد و وانین پکر فیس به ا.ت نگاه کرد
وانین: چرا قبول کردید؟میتونستیم بیشتر اینجا بمونیم
ا.ت: نترس برمیگردیم چون اینجا یه کاری واست دارم
وانین: کار؟
ا.ت: اهوم. اما فعلا بیا بریم
وانین: باشه

ا.ت از برادر کوچیک وانین خداحافظی کرد که یهو یادش افتاد امروز روز مرخصی وانینه اگر نتونه کنار برادرش باشه تا هفته بعد خبری از استراحت و خونه خودش نیست
ا.ت: وانین وایسا!!!!
وانین: چیشده؟!
ا.ت: چیز نه نترس...میگم تو بمون من خودم میرم
وانین: چرا؟
ا.ت: اخه تا هفته بعدی همچین استراحتی گیرت نمیاد...خواهش میکنم بمون خونه
وانین: اما..
ا.ت: نترس اگر میخواست تو تنهایی بلایی سر خودم بیارم تا حالا انجام داده بودم
وانین: بازم نمیتونم..
ا.ت: هیشششش..کفشاتو در بیار

وانین تسلیم نشد و حرفای ا.ت واقعی نبود...اینکه تو تنهایی بلایی سر خودش نیومده یه دردغ محض بود
ا.ت توی کل عمرش انواع خودکشی کرده بود اما این یکسال اخیر دیگه شده بود خود آزار...منتظر بود تا یجا گیر بیاره که مطمئنا کسی نمیاد اونجا تا فقط خودکشی کنه اما چه فایده ای داشت...هیچی
دیگه بدنش در مقابل انواع سم مقاوم شده بود و تیغ و چاقو هم جواب گو نبود ته ته تهش بخاطر بیماری قلبیش دو روز بستری میشد تا خون بدن بهش
ا.ت نمیتونست گلوشو ببره چون دوست نداشت کسی این صحنه رو ببینه و مجبور بشه جنازه رو جمع کنه در ضمن قانونی که توی عمارت ا.ت اعمال مخفیانه داشت این بود"اگر بانو از خودکشی و مرگ عادی بمیره احتمال ۵۰ درصد کسی کشتش یا واقعا مرگی عادی بوده اما اگر سر بانو قطع بشه ۱۰۰ درصد یکی قصد جونشو کرده و قصد تصرف عمارت"
اینجور بود که اگر این اتفاق می‌افتاد...تمام عمارت به صورت واضح یا مخفیانه وارد عمل میشدن تا کسی نتونه عمارتو بگیره و تمام دارایی های ا.ت با همکاری امور مالی فروخته میشد و پولش به صورت نقد باید سوخته میشد تا

۱. تا...از اهالی داخلی نه کسی سود ببره که جرعت کشتن بانو رو به خودش بده نه با کشتنش خودشو از نون خوردن بندازه
۲. تا...افراد بیرونی توی نقشه شکست بخورن چون سودی براشون نیست دیگه و این یعنی ریسک کردن برای جون ا.ت حتا با موفقیت هم سودش صفر درصد یا حتی منفیه چون بالاخره چند نفر از افراد بیرونی هم کشته میشن

ا.ت و وانین از خونه زدن بیرون
ا.ت با ماشین به سمت عمارت گازشو گرفت...عمارتی که پیدا کردنش سخت بود چون اونجا...
دیدگاه ها (۳)

_عروسک خانوم من_

_last night, most recognition_

برادر سختگیر و وحشی من...

برادر سختگیر و وحشی من...

WISH MEET YOUPART 16ویو روز بعدادمین. ا/ت صبح زود بیدار شد و...

⁶³ا/ت: “اصرار نکردم. می‌تونی نیای.”کوک: “نه دیگه، گفتی پدربچ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط